* عید فطر؛ عید پایان یافتن رمضان نیست. عید برآمدن انسانی نو از خاکسترهای خویشتن خویش است. چونان ققنوس که از خاکستر خویش دوباره متولد میشود. رمضان کورهای است که هستی انسان را میسوزاند و آدمی نو با جانی تازه از آن سر بر میآورد. فطر شادی و دست افشانی بر رفتن رمضان نیست، بر آمدن روز نو، روزی نو و انسانی نو است. بناست که رمضان با سحرها و افطارهایش. با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد. اگر در عید فطر درنیابیم که از نو متولد شدهایم؛ اگر تازگی را در روح خود احساس نکنیم؛ عید فطر، عید ما نیست.
* خداوندا تو را شاکریم که یک ماه میهمان و این اجازه را به ما دادی تا سحرها عاشقانه با تو سخن بگوییم و درد دلمان را با تو بگوییم و اکنون روز اول شوال را بر ما عید گرداندی عید بر عاشقان مبارکباد.
تا ز رویت گرفتهام روزه |
جز به یادت نکردهام افطار |
چقدر سخت است که این عزیزترین عید را بدون آن عزیزترین غایب از نظر بگذرانیم.